[صفت]

willig

/ˈvɪlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: williger] [حالت عالی: willigsten]

1 مشتاق راغب

  • 1.Der Lehrer war froh, willige und aufmerksame Schüler zu haben.
    1. معلم از داشتن دانش‌آموزان باتوجه و مشتاق خوشحال بود.
  • 2.ein williger Zuhörer
    2. یک شنونده راغب
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان