[اسم]

die Wurzel

/ˈvʊʁʦl̩/
قابل شمارش مونث
[جمع: Wurzeln] [ملکی: Wurzel]

1 ریشه

  • 1.Die Pflanzen haben neue Wurzeln ausgebildet.
    1. گیاهان ریشه‌های جدیدی پدید آوردند.
  • 2.Die Wurzeln dieser Pflanze sind über einen Meter tief in der Erde.
    2. ریشه این گیاهان بیش از یک متر در عمق زمین است.

2 هویج

مترادف و متضاد möhre
  • 1.Hier gibt es Erbsen und Wurzeln.
    1. در اینجا نخود و هویج وجود دارد.
  • 2.Ich habe gestern Wurzeln gekauft.
    2. من دیروز هویج خریدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان