[اسم]

der Zahntechniker

/tsˈɑːntɛçnˌiːkɜ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Zahntechniker] [ملکی: Zahntechnikers] [مونث: Zahntechnikerin]

1 تکنسین دندان‌پزشکی

  • 1.Ein Zahntechniker verdient hier weniger als 300 Mark im Monat.
    1. یک تکنسین دندان‌پزشکی اینجا در ماه کم‌تر از 300 مارک درآمد دارد.
  • 2.Mehrere tausend Zahntechniker aus ganz Deutschland protestierten.
    2. چندین هزار تکنسین دندان‌پزشکی از کل آلمان تظاهرات کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان