[اسم]

der Zoll

/tsɔl/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Zölle] [ملکی: Zoll(e)s]

1 گمرک هزینه گمرکی

  • 1.Auf dieser Ware liegt ein hoher Zoll.
    1. برای این کالا هزینه گمرکی بالایی وجود دارد.
  • 2.Das war die Passkontrolle. Wir müssen jetzt noch durch den Zoll.
    2. این کنترل روادید بود. حالا باید از گمرک هم رد بشویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان