[اسم]

die Zustimmung

/ˈt͡suːʃtɪmʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Zustimmungen] [ملکی: Zustimmung]

1 پذیرش موافقت، تائید

  • 1.In der Geschäftsleitung fand sein Plan sofort Zustimmung.
    1. ّبرنامه او بلافاصله توسط مدیریت تائید شد.
  • 2.Wir brauchen Ihre Zustimmung, um Ihnen Werbung zu schicken.
    2. ما به موافقت شما نیاز داریم تا برای شما تبلیغات بفرستیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان