[فعل]

zutreffen

/tsuːtɾˈɛfən/
فعل ناگذر
[گذشته: traf zu] [گذشته: traf zu] [گذشته کامل: zugetroffen] [فعل کمکی: haben ]

1 درست بودن صحیح بودن

مترادف و متضاد richtig sein stimmen
  • 1.Es trifft zu, dass sie viele Probleme hat.
    1. این درست است که او مشکلات زیادی دارد.
  • 2.Ich kann bestätigen, daß die Interpretation von Herrn Imbeni zutrifft.
    2. من می‌توانم تأیید کنم که تفسیر آقای "ایمبنی" درست است.

2 صدق کردن مصداق داشتن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان