[فعل]

acertar

/ˌaθɛɾtˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: acerté] [حال: acierto] [گذشته: acerté] [گذشته کامل: acertado]

1 درست حدس زدن

  • 1.¿Todavía gano algún dinero si acerté cinco de los seis números de la lotería?
    1. اگر پنج عدد از شش عدد لاتاری را درست حدس بزنم، باز هم پولی برنده می‌شوم؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان