Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . غذا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el alimento
/ˌalimˈɛnto/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: alimentos]
1
غذا
خوراکی، خوردنی
1.¿Tiene algún alimento que quiera donar a los más necesitados?
1. آیا غذایی دارید که بخواهید به افراد نیازمند ببخشید؟
کلمات نزدیک
planta
estudio
cuando
cualquier
tal
inicio
mientras
prensa
real
vida
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان