Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . روی هم گذاشتن
2 . روی هم انبار شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
apilar
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
روی هم گذاشتن
2
روی هم انبار شدن
(apilarse)
کلمات نزدیک
apilado
apicultura
apicultor
apetitoso
apetencia
apisonar
aplacar
aplacer
aplacible
aplastado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
