Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . باله (رقص)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el ballet
/baʎˈet/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
باله (رقص)
1.A mi hija le encanta el ballet y va a clases los sábados por las mañanas.
1. دختر من عاشق باله است و صبحهای یکشنبه به کلاس (باله) میرود.
کلمات نزدیک
yoga
fisicoculturismo
ajedrez
monopatinaje
bolos
puenting
alpinismo
patinaje sobre ruedas
breakdance
billar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان