Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بامبو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el bambú
/bambˈu/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: bambús]
1
بامبو
خیزران
1.El guardián del zoológico le dio bambú al panda.
1. نگهبان باغوحش به پاندا بامبو داد.
کلمات نزدیک
okra
apio
frijol
guisante
maíz
coles de bruselas
espinaca
nabo
brócoli
repollo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان