[اسم]

el bazo

/bˈaθo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: bazos]

1 طحال

  • 1.El médico palpó la zona del bazo y comprobó que se había inflamado debido a la infección.
    1. پزشک قسمت طحال را با دست معاینه و تأیید کرد که به‌خاطر عفونت ملتهب شده بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان