Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . نتیجه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el bisnieto
/bisnjˈeto/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: bisnietos]
[مونث: bisnieta]
1
نتیجه
فرزند نوه
1.El último deseo de Carlos fue que su bisnieto llevara su nombre.
1. آخرین آرزوی "کارلوس" این بود که نامش را روی نتیجهاش بگذارند.
کلمات نزدیک
adoptado
tatarabuelo
bisabuelo
lejano
numeroso
tataranieto
adoptivo
cercano
laico
enseñanza
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان