Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . مبل راحتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la butaca
/butˈaka/
قابل شمارش
مونث
[جمع: butacas]
1
مبل راحتی
صندلی دستهدار
1.Mi papá compró una butaca y una mesa de centro para la sala.
1. پدرم برای اتاق نشیمن یک مبل راحتی و یک میز پذیرایی خرید.
کلمات نزدیک
bullicioso
bonito
barrio
apartamento
alrededor de
centro
comedor
comunicado
comunitario
contaminación
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان