[اسم]

el cadáver

/kaðˈaβɛɾ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: cadáveres]

1 جسد جنازه

  • 1.Tardé algo en acostumbrarme a realizar experimentos en cadávares cuando estudié medicina.
    1. وقتی که پزشکی می‌خواندم، مدتی طول کشید تا به انجام آزمایش روی اجساد عادت کنم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان