Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . زنجیر
2 . کانال
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la cadena
/kaðˈena/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cadenas]
1
زنجیر
1.El prisionero no puede moverse porque está atado por cadenas.
1. زندانی نمیتواند تکان بخورد، زیرا با زنجیر محدود شدهاست.
2
کانال
شبکه
1.¿En qué cadena de televisión están dando la pelea?
1. کدام کانال تلویزیون دارد مبارزه را نشان میدهد؟
کلمات نزدیک
anticongelante
asiento para niños
remolque
caravana
globo aerostático
bomba de aire
tractor
cosechadora
excavadora
apisonadora
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان