[اسم]

la caricatura

/kˌaɾikatˈuɾa/
قابل شمارش مونث
[جمع: caricaturas]

1 کاریکاتور

  • 1.Un dibujante me hizo una caricatura en la que mi nariz era enorme.
    1. یک طراح کاریکاتوری از من کشید که در آن بینی من بسیار بزرگ بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان