Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تصادف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el choque
/tʃˈoke/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: choques]
1
تصادف
1.Se produjo un choque entre dos coches en mi calle.
1. دو اتومبیل در خیابان من باهم تصادف کردند.
کلمات نزدیک
postura
embarazada
agudo
hospitalizar
borroso
frontal
muscular
estado vegetativo
delirar
cardíaco
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان