Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . میخ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el clavo
قابل شمارش
مذکر
[جمع: clavos]
1
میخ
1.Necesitamos clavos de una pulgada para este proyecto.
1. ما برای این پروژه به میخ یک اینچی نیاز داریم.
کلمات نزدیک
martillo
parque eólico
planta de energía nuclear
central hidroeléctrica
avenida
destornillador
taladro
ladrillo
espátula
andamio
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان