Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . اداره پلیس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la comisaría (de policía)
/kˌomisaɾˈia ðe pˌoliθˈia/
قابل شمارش
مونث
[جمع: comisarías de policía]
1
اداره پلیس
1.Al llegar a la comisaría de policía, el sospechoso fue interrogado.
1. وقتی که به اداره پلیس رسیدند، از مظنون بازجویی شد.
کلمات نزدیک
pistola
esposas
incendio
extintor de incendios
bombero
hidrante
alarma de incendios
estación de bomberos
coche de bomberos
sirena
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان