Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پشیمان کردن
2 . پشیمان شدن
3 . غمگین شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
compungir
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
پشیمان کردن
2
پشیمان شدن
(compungirse)
3
غمگین شدن
(compungirse)
کلمات نزدیک
compungido
compunción
compulsión
compuesto
compuerta
computación
computar
comulgar
comunal
comunicable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان