[حرف اضافه]

con

/kˈɔn/

1 با

  • 1.Sin mis lentes, leo con mucha dificultad.
    1. بدون عینکم با سختی زیادی (کتاب) می‌خوانم.

2 علیرغم با وجود

  • 1.Con todo lo que ha pasado, sigue siendo optimista.
    1. علیرغم تمام اتفاقاتی که افتاده، او هنوز هم خوشبین است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان