[صفت]

contagioso

/kˌɔntaxjˈoso/
قابل مقایسه
[حالت مونث: contagiosa] [جمع مونث: contagiosas] [جمع مذکر: contagiosos]

1 مسری واگیردار

  • 1.El ébola es muy contagioso, por eso el paciente y toda persona que haya tenido contacto con él están en cuarentena.
    1. ابولا یک بیماری بسیار مسری است، برای همین بیمار و تمام کسانی که با او در تماس بوده‌اند، در قرنطینه هستند.
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان