Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . کنترل (تلویزیون و ...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el control remoto
/kɔntɾˈɔl remˈoto/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: controles remotos]
1
کنترل (تلویزیون و ...)
1.¿Me pasas el control remoto de la tele? Este programa es aburridísimo.
1. میشود کنترل تلویزیون را بدهی به من؟ این برنامه خیلی کسلکننده است.
کلمات نزدیک
televisor
terraza
balcón
jardín
garaje
cámara de seguridad
olla arrocera
enrutador
calefacción
lavadora
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان