Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . کراوات
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la corbata
/kɔɾβˈata/
قابل شمارش
مونث
[جمع: corbatas]
1
کراوات
1.El novio se anudó la corbata y se peinó.
1. داماد کراواتش را بست و موهایش را شانه کرد.
کلمات نزدیک
gorro de lana
monedero
collar
sombrero
bufanda
pajarita
gorra
broche
pulsera
maletín
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان