Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . همخوانی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
corear
/kˌɔɾɛˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: coreé]
[حال: coreo]
[گذشته: coreé]
[گذشته کامل: coreado]
صرف فعل
1
همخوانی کردن
گروهی آواز خواندن، باهم فریاد زدن
1.Los aficionados corearon el nombre del equipo para mostrarle su apoyo.
1. طرفدارها نام تیم را باهم فریاد زدند تا حمایتشان را نشان دهند.
کلمات نزدیک
convenir
concejal
conceder
clase media
cartelera
cotización
cuña publicitaria
debate
de repente
diablo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان