[فعل]

corear

/kˌɔɾɛˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: coreé] [حال: coreo] [گذشته: coreé] [گذشته کامل: coreado]

1 هم‌خوانی کردن گروهی آواز خواندن، باهم فریاد زدن

  • 1.Los aficionados corearon el nombre del equipo para mostrarle su apoyo.
    1. طرفدارها نام تیم را باهم فریاد زدند تا حمایتشان را نشان دهند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان