[فعل]

corregir

/kˌɔrexˈiɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: corregí] [حال: corrijo] [گذشته: corregí] [گذشته کامل: corregido]

1 تصحیح کردن صحیح کردن، نمره دادن

  • 1.El profesor generalmente corrige todos los exámenes dentro de una semana.
    1. معلم معمولاً در یک هفته تمام امتحانات را صحیح می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان