Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پست
2 . اداره پست
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el correo
/kɔrˈeo/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
پست
بسته پستی
1.El cartero entrega nuestro correo todos los días a las dos.
1. پستچی هر روز ساعت دو بستههای پستی ما را تحویل میدهد.
2
اداره پست
1.Ella fue al correo para enviar todas las invitaciones.
1. او به اداره پست رفت تا تمام دعوتنامهها را بفرستد.
کلمات نزدیک
acuse de recibo
sacar la basura
recogedor
quitar el polvo
programar
destinatario
envío
mensajero
remitente
servicio postal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان