[اسم]

la cuota

/kwˈota/
قابل شمارش مونث
[جمع: cuotas]

1 دستمزد هزینه

  • 1.¿Has pagado ya la cuota de inscripción?
    1. آیا هزینه ثبت‌نام را پرداخت کرده‌ای؟

2 سهمیه سهم

  • 1.Nuestro objetivo es incrementar la cuota de producción en un 15%.
    1. هدف ما افزایش پانزده‌درصدی سهمیه تولید است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان