Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . گزارش کردن
2 . متهم کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
denunciar
/dˌenunθjˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: denuncié]
[حال: denuncio]
[گذشته: denuncié]
[گذشته کامل: denunciado]
صرف فعل
1
گزارش کردن
1.¿Ya denunciaste el robo?
1. آیا دزدی را گزارش کردهای؟
2
متهم کردن
کلمات نزدیک
denuncia
inocente
corrupción
constitución
condenar
golpe
hurto
legal
insulto
juicio
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان