[صفت]

derecho

/dɛɾˈɛtʃa/
قابل مقایسه
[حالت مونث: derecha] [جمع مونث: derechas] [جمع مذکر: derechos]

1 راست

  • 1.El futbolista se lastimó el pie derecho.
    1. پای راست بازیکن فوتبال آسیب دید.

2 صاف

  • 1.Este árbol ha crecido completamente derecho.
    1. این درخت کاملاً صاف رشد کرده‌است.
[اسم]

el derecho

/dɛɾˈɛtʃa/
غیرقابل شمارش مذکر

3 حقوق

  • 1.Mi hijo va a estudiar derecho en la universidad.
    1. پسرم در دانشگاه حقوق خواهد خواند.

4 حق

  • 1.Todos los niños tienen derecho a la educación.
    1. تمام بچه‌ها حق تحصیل دارند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان