Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تغییر چهره دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
disfrazarse
/dˌisfɾaθˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل بازتابی
[گذشته: me disfracé]
[حال: me disfrazo]
[گذشته: me disfracé]
[گذشته کامل: disfrazado]
صرف فعل
1
تغییر چهره دادن
تغییر قیافه دادن
1.La espía se disfrazó de mesera para poder escuchar toda la conversación.
1. جاسوس خود را بهعنوان پیشخدمت تغییر چهره داد تا بتواند کل مکالمه را بشنود.
کلمات نزدیک
día del padre
día de los santos inocentes
día de los enamorados
día de la madre
día de la hispanidad
estar de vacaciones
gastar bromas
mazapán
nochebuena
noche de san juan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان