[فعل]

disfrazarse

/dˌisfɾaθˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل بازتابی
[گذشته: me disfracé] [حال: me disfrazo] [گذشته: me disfracé] [گذشته کامل: disfrazado]

1 تغییر چهره دادن تغییر قیافه دادن

  • 1.La espía se disfrazó de mesera para poder escuchar toda la conversación.
    1. جاسوس خود را به‌عنوان پیشخدمت تغییر چهره داد تا بتواند کل مکالمه را بشنود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان