Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . نگاه انداختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
echar un vistazo
/etʃˈaɾ ˈum bistˈaθo/
1
نگاه انداختن
نگاه کردن
1.- ¿Apagaste el gas? - No estoy segura, echaré un vistazo por si acaso.
1. - آیا گاز را بستی؟ - مطمئن نیستم. محض اطمینان نگاهی میاندازم.
کلمات نزدیک
compulsivo
consumismo
derivar
oferta
perjudicado
idea
porcentaje
venta
pago
vulnerar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان