[عبارت]

echar un vistazo

/etʃˈaɾ ˈum bistˈaθo/

1 نگاه انداختن نگاه کردن

  • 1.- ¿Apagaste el gas? - No estoy segura, echaré un vistazo por si acaso.
    1. - آیا گاز را بستی؟ - مطمئن نیستم. محض اطمینان نگاهی می‌اندازم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان