Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . روی
2 . در (مکان)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[حرف اضافه]
en
/ˈɛn/
1
روی
بر
1.Puedes poner los cubiertos en la mesa.
1. میتوانی کارد و چنگالها را روی میز بگذاری.
2
در (مکان)
1.Te esperaré en la línea de meta.
1. من در خط پایان منتظرت خواهم بود.
کلمات نزدیک
para
como
videojuego
fotografía
juego
desde
palabra
lo
de
a
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان