Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . در معرض نمایش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
expuesto
/ekspwˈesto/
قابل مقایسه
[حالت مونث: expuesta]
[جمع مونث: expuestas]
[جمع مذکر: expuestos]
1
در معرض نمایش
1.No me gustó ninguno de los cuadros expuestos.
1. من از هیچکدام از نقاشیهای در معرض نمایش خوشم نیامد.
کلمات نزدیک
comerciante
precaución
consumidor
dar de sí
flojo
perjudicado
oferta
derivar
consumismo
compulsivo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان