[فعل]

fascinar

/fˌasθinˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: fasciné] [حال: fascino] [گذشته: fasciné] [گذشته کامل: fascinado]

1 بسیار دوست داشتن

  • 1.Me fascina el café de la esquina; venden los mejores capuchinos.
    1. من آن کافی‌شاپ آن گوشه را خیلی دوست دارم؛ آن‌ها بهترین کاپوچینو را می‌فروشند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان