[اسم]

la frambuesa

/fɾambwˈesa/
قابل شمارش مونث
[جمع: frambuesas]

1 تمشک

  • 1.La tarta estaba decorada con frambuesas frescas.
    1. کیک با تمشک تازه تزئین شده بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان