Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . مصرف کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
gastar
/ɡastˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: gasté]
[حال: gasto]
[گذشته: gasté]
[گذشته کامل: gastado]
صرف فعل
1
مصرف کردن
استفاده کردن
مترادف و متضاد
consumir
1.Lucinda gasta mucho papel porque está siempre dibujando.
1. "لوسیندا" کاغذ زیادی مصرف میکند، زیرا همیشه در حال نقاشیکشیدن است.
کلمات نزدیک
etiqueta
estable
escapada
envase
empeoramiento
indígena
infinito
intenso
logo
maderero
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان