[عبارت]

hacer la cama

/aθˈɛɾ la kˈama/

1 تختخواب را مرتب کردن

  • 1.Trato de hacer la cama todos los días antes de salir.
    1. سعی می‌کنم که هر روز قبل از اینکه از خانه بیرون بروم، تختخوایم را مرتب کنم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان