Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . مانیکور کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
hacerse la manicura
/aθˈɛɾse la mˌanikˈuɾa/
1
مانیکور کردن
1.Necesito una hora para peinarme y hacerme la manicura.
1. یک ساعت وقت لازم دارم تا موهایم را درست کنم و ناخنهایم را مانیکور کنم.
کلمات نزدیک
axila
tendero
telefonista
instituto
hogar
rizar
tinte
chaquetón
colgante
gabardina
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان