[اسم]

la hipertensión

/ˌipɛɾtɛnsjˈɔn/
غیرقابل شمارش مونث

1 فشار خون بالا

  • 1.Desde que fue diagnosticado con hipertensión, James comenzó a comer una dieta más sana.
    1. از آنجایی که برای "جیمز" تشخیص فشار خون بالا داده بودند، شروع کرد به خوردن یک رژیم غذایی سالم‌تر.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان