Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . هتل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el hotel
/otˈel/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: hoteles]
1
هتل
1.Están construyendo un hotel nuevo en la playa.
1. در ساحل هتل جدیدی در حال ساختهشدن است.
کلمات نزدیک
equipaje
nachos
rodajas de patatas
aro de cebolla
alitas de pollo
pasaporte
tienda
saco de dormir
mochila
invitado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان