Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . قرعهکشی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la lotería
/lˌotɛɾˈia/
قابل شمارش
مونث
[جمع: loterías]
1
قرعهکشی
بختآزمایی، لاتاری
1.Mi vecino jugó a la lotería y se ganó dos millones de pesos.
1. همسایهام در لاتاری شرکت کرد و دو میلیون پزو برنده شد.
کلمات نزدیک
locutor
lanzar
imborrable
horóscopo
filántropo
lucir
mecha
ovni
paranormal
paródico
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان