Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . اسکوتر
2 . موتورسیکلت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la moto
/mˈoto/
قابل شمارش
مونث
[جمع: motos]
1
اسکوتر
(نوعی موتور)
1.Voy por la ciudad en mi moto y uso mi carro para viajar distancias más grandes.
1. من در شهر با اسکوترم میچرخم و از اتومبیلم برای مسافتهای طولانیتر استفاده میکنم.
2
موتورسیکلت
(el moto)
1.Se fueron en moto desde Nueva Escocia hasta Nicaragua.
1. آنها با موتورسیکلت از "نوا اسکوشیا" تا نیکاراگوئه رفتند.
کلمات نزدیک
motocicleta
limusina
teleférico
moto de nieve
camión
tándem
bicicleta de carreras
globo aerostático
caravana
remolque
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان