Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . یازده
2 . یازده
3 . یازدهم (در تاریخ)
4 . ترکیب اصلی (ورزش)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عدد]
once
/ˈɔnθe/
1
یازده
عدد 11
1.El once es el número favorito de mi hermana.
1. عدد موردعلاقه خواهر من (عدد) یازده است.
[تخصیص گر]
once
/ˈɔnθe/
2
یازده
1.Había once lápices en la caja y ahora me falta uno.
1. یازده مداد در جعبه بود و حالا یکی از آنها گم شدهاست.
[اسم]
el once
/ˈɔnθe/
قابل شمارش
مذکر
3
یازدهم (در تاریخ)
1.Su cumpleaños es el once de junio.
1. تولد او یازدهم ژوئن است.
4
ترکیب اصلی (ورزش)
1.El entrenador no anunció cambios en el once titular para esta temporada.
1. مربی تغییری در ترکیب اصلی برای این فصل اعلام نکرد.
کلمات نزدیک
diez
nueve
ocho
siete
seis
doce
trece
catorce
quince
dieciséis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان