Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سپر (اتومبیل)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el parachoques
/pˌaɾatʃˈokes/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: parachoques]
1
سپر (اتومبیل)
1.Choqué contra un camión y abollé el parachoques delantero.
1. به یک کامیون خوردم و سپر جلوی اتومبیلم غر شد.
کلمات نزدیک
luz delantera
puerta lateral
capó
parabrisas
espejo retrovisor
cinturón de seguridad
diésel
gasolina
asiento trasero
asiento delantero
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان