Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پاراگلایدینگ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el parapente
/pˌaɾapˈɛnte/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
پاراگلایدینگ
چترپری
1.A Ana le encantaba volar así que empezó a practicar parapente y acaba de ganar una medalla.
1. "آنا" عاشق پرواز بود، برای همین شروع کرد به انجام چترپری و در نهایت یک مدال برد.
کلمات نزدیک
nevera portátil
ir de vacaciones
globo
escala
colchoneta
pensión
turismo cultural
turismo de aventura
turismo de negocios
turismo rural
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان