[اسم]

el parquímetro

/paɾkˈimetɾo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: parquímetros]

1 پارکومتر پارک‌سنج

  • 1.Después de parquear el carro, puse suficiente dinero en el parquímetro para una hora.
    1. پس از پارک‌کردن اتومبیل، به‌اندازه یک ساعت پول کافی در پارکومتر انداختم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان