Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بیات
2 . بیش از حد پختهشده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
pasado
/pasˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: pasada]
[جمع مونث: pasadas]
[جمع مذکر: pasados]
1
بیات
مانده
1.El pan está pasado. No lo puedo ni morder.
1. نان بیات شدهاست. نمیتوانم حتی آن را گاز بزنم.
2
بیش از حد پختهشده
1.El pescado está pasado; lo dejamos demasiado tiempo sobre la estufa.
1. ماهی بیش از حد پختهشده است. آن را بیش از حد روی اجاقگاز گذاشتیم.
کلمات نزدیک
docena
banana
ostra
rosquilla
cuatro mil
cazadora
de lunares
de flores
paella
clásico
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان