[صفت]

pasado

/pasˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: pasada] [جمع مونث: pasadas] [جمع مذکر: pasados]

1 بیات مانده

  • 1.El pan está pasado. No lo puedo ni morder.
    1. نان بیات شده‌است. نمی‌توانم حتی آن را گاز بزنم.

2 بیش از حد پخته‌شده

  • 1.El pescado está pasado; lo dejamos demasiado tiempo sobre la estufa.
    1. ماهی بیش از حد پخته‌شده است. آن را بیش از حد روی اجاق‌گاز گذاشتیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان