[اسم]

las patatas fritas

/patˈatas fɾˈitas/
قابل شمارش جمع مونث

1 سیب‌زمینی‌سرخ‌کرده

  • 1.Yo tomaré el bistec con patatas fritas, por favor.
    1. من استیک را با سیب‌زمینی‌سرخ‌کرده می‌خواهم، لطفاً.

2 چیپس

  • 1.No comas más patatas fritas. Estamos a punto de cenar.
    1. دیگر چیپس نخور. الان می‌خواهیم شام بخوریم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان